Search
Close this search box.

ریگستان

نوشته‌های شهزاده سمرقندی

و سیگار ترک شد

این روز ها خیلی می خواستم چیزی را که سال هاست با من بوده و با روزگار من سخت پیچیده است از بین ببرم و یا از ته بکنم و بریزم بیرون و هفته ها گشتم تا به این نتیجه رسیدم که :
ترک سیگار کنم.
قوه و یا انرژی بدی را که این روز ها با هر دلیلی در من بزرگ می شود به راه خوب استفاده بردم و حتا مفید. البته ترک سیگار کار سختی نیست و هر روز چندنین بار می شود انجام داد. اما فکر کنم ترک کردم. کی بود آن کسی که می گفت من اراده قوی ندارم؟ یادم نیست. به هر حال اراده را در وقت و زمان خود باید سنجید.
آرامش اجیبی دارم و انگار خودرا از دست دشمنی نجات داده ام. دشمنی که 8 سال با من بود و دیر شب ها مرا از خانه به در می برد تا پاکت دوم را بخرم اگر مغازه باز است و اگر پیدا نمی شد از بی خوابی بی چاره می شدم. 
3 هفته است که ترک کرده ام و  تا امروز نمی خواستم از آن بنویسم چون می اندیشیدم از آن اگر مرا در حال سیگار کشیدن دیدید چه فکری به سرتان خواهد آمد و از این گونه فکر های که ( پدرم همیشه می گفت پروای آنهارا نداشته باشم، یعنی برای مردم زندگانی نکن و با حرف مردم نظر و یا راه ات را تغیر نده) نمی گذاشت تا از این کار مهم حرف بزنم. اما امروز می خوستم یک جمله بنویسم:
هر کاری که فکر می کنی سخت است سهل است.  

8 پاسخ

  1. That happened gradually and somehow easy.
    Try to quit when you think it’s time to do so.
    I feel much better, when I woke up in the morning, well… afternoon

  2. Huh! It’s for secont time that I do the same, but … without secces. 🙁
    “Try to quit when you think it’s time to do so.”
    And when you think, it’s time?

  3. Delshad. I found a grain of truth in Shah’s saying. You truly can realize the time to quit, as if there’s a clock ticking deep inside and gives you a buzz. A really loud buzz, so that you just stop smoking. That’s what happened to me too and Ahura willing, I will be able to say “I’ve put it out for good” in a couple of weeks. It’s just the eighth day I am resisiting the fading crave. Halillujah!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *