.راستی اگر نه امروز پس کی
امروز شاید آن روزی ست که بیش تر از همه نیاز به نوشتن با خط نیاکان را دارم. خطی که حدود بیست سال است با آن دست و پنجه نرم می کنم ولی تنها حروفچینیی آنرا آموخته ام و هنوز نیز با دست، یعنی با خودکار راحت نمی توانم بنویسم
.اما آیا این می تواند بهانه خوبی باشد برای نیاموختن؟ نه من فکر می کنم این باید ده سال را اختصاص بدهیم برای آموختن این خط تا بتوانیم خودرا یک فارسی زبان و میراث دار ادبیات کلاسیک فارسی بخوانیم.
سخت است بله می دانم اما…
تنها اقتصادی ضعیف کشورهایمان ایست که مارا از ادب و ادبیات دور نگه داشته است. من باور دارم که اگر ما تاجیکان غم نان و غم بیچاره گی های نزدیکان مان نبود از فرهنگ و علم آموزش هیچ لحظه ای هم فاصله نمی گرفتیم.
اما حالا که چنین است باید چه کار کرد؟
باید خودرا در جریان فقر و تنگدستی رها کنیم؟ نه نمی کنیم چون نیاکان ما نیز وضعیت ایدیال نداشتند و این همه شاهکار نوشتند و ما هم می توانیم از غم نان و جان کمی فاصله بگیریم و فضا برای آموزش و پیشرفت فرهنگی پیدا کنیم
فرصت پیدا کنیم که دست عزیزان خودرا بگیریم و سعدی را با خط اصل آن بخوانیم، حافظ را رومی را و رابعه را و زیب النسا را و فروغ را و سهراب را و سیمین را وووو همه ادیبان زبان فارسی را با خط نیاکانمان بخوانیم
ما می توانیم اما باید از یک جایی شروعی را آغاز کنیم و زمان کوتاهی را در روز برای آموزش جدا کنیم.
زمانی برای پیشرفت خود فراهم کنیم، زمانی برای نگریستن به چشمان ادیبان پارسی که برای بودن ما در این روزگار پرجنگ و جدال دلیل اصلی موجودیت ما هستند.
دلیلی اصلی افتخار های ملی ما. افتخاری که ما خود هنوز برای آن کاری نکرده ایم. اما روزی خواهد رسید که دست ما نیز در ساختن فرهنگ و ساختار کشورمان کوتاهی نخواهد کرد و زبان ما در بیان بلند گفتن ارزو و برنامه های مان لال نخواهد بود و بدون بند و سکته روان و شاداب مثل شعر رودکی خواهد بود و جامعه ما مال ما تاجیکان خواهد بود.
ما باید زبان خودرا در خون خود جاری کنیم تا زبان مان گویا و روان مان نوربار شود و فکر و اندیشه ما شکوفا.
و ما می توانیم و همین امروز هم می توانیم شروع کنیم با به دست گرفتن گلستان سعدی و یا خیام ووو خودرا به سلسله نیاکان خود دوباره وصل کنیم.
روزگار ما در مقایسه با همزبانان افغان مان شاید بهتر باشد اما در رشته تاریخ اگر خودرا در پیوند با گذشته و آینده فارسی زبانان و ریشه ادبیات و تاریخی در نظر بگیریم ما تاجیکان یک لینگ در هوا مانده این فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی و نژاد آریای هستیم.
تا کی می خواهیم اینگونه دور و جدا بمانیم و تا کی دستنیگر و مورد بازی های همسایه ها و برادران ناهمخون خود بمانیم دست خود ماست.
تصمیم تک-تک تاجیکان در ساختن آینده ملت تاجیک مفید و کارساز است. خود مان را در این دوران مهم برای ملت خود بی طرف و بی پروا نگه نداریم و با کمی مطالعه و پرسوجو در جریان این ساخت و ساز های تاریخی و فرهنگساز قرار دهیم.
اگر نه امروز پس کی؟!
—-
زیرنویس: شاید نه همه از واژه نوساخته پیریلیک شنیده باشند. این واژه در برگیرنده معنای خط سیریلیک است که به تازگی نوتاجیکانی که گرایش شدید به بازگشت به خط نیاکان دارند در قالب پینگلیش آنرا ساخته اند. اگر اشتباه نکنم داریوش رجبیان یکی از اولین کاربران این واژه بود. یعنی پیریلیک خط پارسی ست که با سیریلیک نوشته شده باشد. خطی که در دوران شکوفایی شوروی برای مردم جماهیر آن اجباری با دستور حزب مورد استفاده قرار گرفت و تا به حال در تاجیکستان به عنوان خط رسمی استفاده می شود. در حالی بسیاری از کشور های سابق شوروی به خط های مختلف و تطبیق شده لاتین گذشته اند و به طور رسمی از آن استفاده می کنند و وارد سیستم آموزش کشور های آسیای میانه شده است. اما تاجیکستان با دلیل تنگدستی اقتصادی بازگشت به خط نیاکان-فارسی را به تعویق انداخته است.
—-
مرا می توانید در تویتر هم همراهی کنید:
You can follow me on Twitter too:
Маро дар Твиттер хам метавонед хамрохи кунед:
https://twitter.com/#!/SNazarova
2 پاسخ
The forum is a brighter place thakns to your posts. Thanks!
درود فراوان بر شما برادر تاجیک
تاجیکستان، افغانستان، ایران و همه فارسی زبانان یک ملت واحد هستیم که گرچه مرزهای جغرافیایی بین ما دوری انداخته اما دلهای مردمان ما از هم فاصله ندارند
من اهل ایران هستم و در شهر بوشهر زندگی می کنم. علاقه فراوان من به مردم تاجیک باعث شده که در اندیشه آموختن خط تاجیکی باشم. نکته ای که یادگیری خط تاجیکی را کمی دشوار می کند ذهنیت مااز حروف الفبای انگلیسی است که برخی از آنها گه گاه به حروف تاجیکی شباهت دارند .
برای شما و همه مردم (تاجیکی- فارسی- دری) زبان آرزوی سربلندی و شادکامی دارم.